مبارزات خلق ترکمن



مبارزات خلق ترکمن


چهار سوار
در سوک چهار شهید ترکمن
از دور دست های سپید آمدند
از دور دست های باور و خاطره
چهار سوار
چهار بیدار
از شعور آفتاب آمدند
آسان گذر، از دهلیزهای ظلمت
چهار سوار
چهار بیدار
با چهار خنجر خونین بر گلو
با چهار تبسم روشن بر لب
چهار سوار
چهار بیدار

خلق ترکمن از خلقهای محروم ایران است که سالیان متمادی تحت ستم دوگانه قرار داشته است. کارگران و زحمتکشان ترکمن اعم از دهقانان، دامداران، صیادان و ... همچون دیگر زحمتکشان ایران سالها تحت ستم سرمایه داران، اربابها، تجار، رباخواران بی رحم و حکومتهای ارتجاعی حامی آنها بودند و هستند. مردم ترکمن بعنوان یک ملت با زبان، فرهنگ و آداب و رسوم ویژه خود از هرگونه حقوق ملی بی بهره هستند. طی پنجاه سال سلطنت استبدادی خاندان پهلوی خلق رنج کشیده ترکمن به وحشیانه ترین شکلی مورد غارت و سرکوب واقع شده و این منطقه مرزی کشور ما همواره عرصه تاخت و تاز ژاندارمها و ساواکی ها بوده، در حالی که هزاران هکتار زمینهای حاصلخیز منطقه ترکمن صحرا در اختیار وابستگان به شاه، درباریان، امراء ارتش و ساواکی ها و دیگر نوکران دست به سینه همچون اویسی ها و مزیّن ها قرار داشت، زحمتکشان منطقه با فقر و محرومیت دست و پنجه نرم می کردند و حاصل دسترنج آنها توسط این زالو صفتان غارت می شد. این جانیان به جان و مال و ناموس مردم نیز رحم نمی کردند. خواستهای ملی و به حق خلق قهرمان و سلحشور ترکمن از زمان استبداد رضا شاهی تا دوران سلطنت محمد رضا پهلوی و حال نیز توسط رژیم بغایت ارتجاعی جمهوری اسلامی ایران همچنان سرکوب می شود. هدف محمد رضا پهلوی در ترکمن صحرا بسان کردستان و بلوچستان و ... از بین بردن حقوق حقه و فرهنگ ملی خلق ترکمن بود تا از وحدت ملی و یکپارچگی مردم جلوگیری کند و در غارت و سرکوب آنها با مانعی مواجه نشود. محمد رضا پهلوی سعی داشت از قوام و دوام فرهنگ ملی خلق ترکمن جلوگیری کند و آنها را بیش از پیش در میان سایر خلقها حل نماید. جوانان ترکمن را با فرهنگ و ملیت خویش بیگانه سازد و مانع اشاعه ادبیات و هنر مردمی در آن سامان گردد.
ترکمن صحرا یکی از مناطق غنی کشور ماست ولی رژیم یهلوی به لحاظ امکانات زیستی، منطقه را چنان در فقر نگه داشته بود که یکی از تبعیدگاه های رژیم محسوب می شد. امکانات اولیه زندگی نظیر بهداشت و درمان، مدرسه، جاده، آب آشامیدنی و حمام و غیره بویژه در روستاهای منطقه که اکثریت اهالی در آنجا ساکنند در سطح بسیار نازلی قرار داشت. فساد و رشوه خواری در ادارات جان مردم را به لب آورده و اعتیاد در منطقه بیداد می کرد، هرگونه صدای آزادیخواهی در گلو خفه می شد و روشنفکران و زحمتکشان منطقه در برابر کوچکترین اعتراضی به زندان افکنده می شدند.
بدینسان مردم ترکمن همچون دیگر طیف زحمکتش و رنج کشیده ایران در آستانه قیام 57 به استقبال آن شتافتند. با وجود کوششهای عوامل وابسته به دربار برای تفرقه افکنی و قرار دادن خلق ترکمن در مقابل قیام توده ای، مردم ترکمن شعارهای قیام را از آن خود دانستند و به همراه دیگر خلقهای ایران به حمایت از آن پرداختند (نمی توانست جزء این هم باشد )، زیرا که خلق ترکمن نیز تحقق خواسته های خود را در نابودی رژیم پهلوی و قطع نفوذ امپرالیستها می دانست. خلق ترکمن که طی سالیان دراز توسط مالکان بزرگ و حکومتهای مستبد سرکوب شده بودند خوب می دانستند که برچیدن بساط ظلم و استبداد و دستیابی به آزادی و برابری با سایر خلقها جزء با آزادی کشور از قید حکومتهای خودکامه، برچیدن بساط امپریالستها و نوکران آنها و تامین استقلال و آزادی در ایران امکان پذیر نیست. بدین جهت آنها نیز به همراه سایر خلقهای کشور خواهان برقراری یک حکومت دمکراتیک و مردمی بودند، شعارهای خلق ترکمن در اولین راهپیمایی آنها قبل از قیام بهمن همه و همه نشانگر این امر بود.
در قیام بهمن 57 کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن توسط روشنفکران انقلابی برای سازماندهی مبارزات مردم ترکمن صحرا ایجاد شد. کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن که از دل مبارزات مردم بیرون آمده بود، بزودی به محل مراجعه اقشار گوناگون در منطقه از کارگران، دهقانان، دامپروران، صیادان و قالی بافان گرفته تا کارمندان و کسبه جزء گردید.
دهقانان رنج کشیده ترکمن که از مدتی قبل از قیام 57 در بعضی نقاط اقدام به باز پس گرفتن زمینهای غصب شده شان کرده بودند، به کمک این نهاد اقدام به ایجاد شوراهای روستائی در روستاهای خود جهت مصادره زمینها، سازماندهی و هدایت کشت و کار در آنجا و پیشبرد تمامی امور روستاها نمودند.
بسیاری از بزرگ مالکان با اوج گیری مبارزات دهقانان از منطقه فراری شدند، شوراهای بی شماری شکل گرفت و در پی آن ستاد مرکزی شوراهای ترکمن صحرا، توسط فرزندان انقلابی خلق ترکمن و با حمایت توده ها برای هماهنگی شوراها و سازماندهی مبارزات دهقانان ایجاد گردید، بزودی با رهبری کانون و ستاد مبارزات توده ای منطقه متشکل تر و سازمان یافته تر شد. بدین ترتیب مبارزه دهقانان زحمتکش علیه بزرگ مالکان، تجار بزرگ و واسطه ها، رباخواران و ساواکی ها در واقع عوامل و پایگاه های رژیم شاه و امپریالیستها شدت هرچه بیشتری یافت.
روحانیون و دولت موقت لیبرالی آنها که سوار بر موج قیام توده ای، حاکمیت را بدست آورده بودند، از همان ابتدا هراس خود را از این جنبش توده ای نشان داده و بی شرمانه در جهت سرکوب آن اقدام کردند. نیروهای ارتجاعی درون حکومت به یاری ساواکی ها، بزرگ مالکان و تجار بزرگ منطقه در فروردین سال 1358 برای سرکوب مبارزات دهقانان زحمتکش و مردم غیور شهرهای ترکمن صحرا با توطئه چینی زبونانه ای جنگی نابرابر را به خلق ترکمن تحمیل کردند.
مردم ترکمن صحرا که مصمم بودند از دستاوردهای مبارزات خود دفاع کنند و به آنها اجازه ندادند راه به جایی ببرند. مردم ترکمن صحرا با ایستادگی و یکپارچگی خود توطئه آنان را حنثی نمودند و با مقاومتی جانانه، پوزه نوکران مالکان بزرگ را به خاک مالیدند. این پیروزی خلق ترکمن را برای مبارزه همه جانبه علیه مالکان بزرگ و تحقق خواسته های ملی خویش استوارتر ساخت. افشاء توطئه گران و عوامل ارتجاع توسط کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن و شورای مرکزی شوراهای ترکمن صحرا ماهیت توطئه گران را هر چه بیشتر برای توده های ترکمن و زحمتکش روشن ساخت. مصادره زمینهای بزرگ مالکان فراری و بازمانده سرعت پذیرفت، تشکلهای مردمی در شهر و روستا گسترش یافت، گامهای بلندی در راستای افزایش قدرت مردم در اداره امور خویش برداشته شد. با رهبری ستاد در روستاها اتحادیه های دهقانی و سپس اتحادیه سراسری دهقانان ترکمن صحرا که همه زحمتکشان منطقه نظیر ترکمن ها، زابلی ها و بلوچ ها را در بر می گرفت تشکیل گردید. اتحادیه های دهقانی منطقه ترکمن صحرا از تشکلهای توده ای بی نظیری بود که اتحاد و یگانگی دهقانان روستاهای منطقه را تامین کرده و عامل مهمی در جلوگیری از توطئه های بزرگ مالکان و حامیان آنها به حساب می آمد. اتحاد سراسری دهقانان ترکمن صحرا همچنین مجموعه امور صنفی و سیاسی روستانشینان ترکمن صحرا را هدایت می کرد و در هدایت مبارزه دهقانان سهم و نقش ارزشمندی داشت، در این اتحادیه نمایندگان دهقانان روستاهای گوناگون خود، مستقلا مسائل و مشکلاتشان را بررسی می کردند و برای حل و فصل آنها تصمیم می گرفتند. اتحادیه های دهقانان ترکمن صحرا خشم و نفرت مرتجعین درون حکومت و بزرگ مالکان منطقه را برانگیخت آنها یک لحظه از توطئه علیه دهقانان و شوراها و اتحادیه های آنها فروگذار نکردند و خاموش نماندند.
در شهرها هم زحمتکشان و متخصصین و کارمندان، معلمان و دانش آموزان و در مناطق ساحلی دریاچه خزر صیادان در جهت ایجاد تشکل برای دفاع از منافع صنفی خود حرکت می نمودند. آگاهی سیاسی توده ها در جریان مبارزه آنها بر ضد عوامل ارتجاع و امپریالیسم افزایش می یافت. خلق ترکمن به حمایت مادی و معنوی از جنبش خلق کورد برخاسته و در جهت پیوند هر بیشتر با خلق کورد و دیگر خلق های تحت ستم ایران اقدام نمودند. توده های زحمتکش ترکمن صحرا در برابر چشمان حیرت زده زورگویان سابق و ارتجاع در شهر و روستا در راستای مبارزات ضد امپریالیستی و دمکراتیک خلق های ایران به پیش می تاختند، بویژه مبارزات دهقانان زحمتکش منطقه بعنوان الگویی راهنمای مبارزات دهقانان و زحمتکشان سایر مناطق کشور علیه بزرگ مالکان و حامیان آنها بود.
مرتجعین درون حکومت که حامیان پر و قرص بزرگ مالکان بودند، از اوج گیری مبارزات مردم منطقه علیه بزرگ مالکان و برای کسب حقوق ملی خویش به وحشت افتادند. حکومتیان از سازمان یابی توده های دهقانی حول شوراها و اتحادیه ها، جوانان شهرها و روستاها حول کتابخانه های بیشمار روستایی و شهری، معلمان حول کانون معلمان ترکمن صحرا، مهندسان و تکنسین های دمکرات و مردمی حول کانون مهندسین و تکنسین های ترکمن صحرا، زنان حول کانون زنان ترکمن صحرا و ... سخت هراس داشتند.
مرتجعین که با اوج گیری کم نظیر جنبش توده ای در ترکمن صحرا مواجه شده بودند، چاره را در تحمیل جنگ دیگری برای سرکوب خلق قهرمان ترکمن دیدند و بی رحمانه به سرکوب جنبش خلق مبارز ترکمن و کشتار دسته جمعی مردم و ایجاد جو ترور و خفقان پرداختند، تا مبارزات مردم را مهار کنند. بسیاری از مردم بی گناه و فرزندان دلیر و انقلابی خلق ترکمن از جمله چهار رهبر انقلابی و فدایی خلق ترکمن توماج، مختوم، واحدی و جرجانی را بدون محاکمه و مخفیانه اعدام کردند و به گمان خود کار را " خاتمه " دادند. اعمال وحشیانه حاکمیت ارتجاع اسلامی ایران در همان زمان با انزجار و تنفر نیروهای مترقی سراسر ایران روبرو شد. مردم آگاه این خونریزی و کشتار حکومت ارتجاع را محکوم کردند، و با خلق ترکمن ابراز همبستگی نمودند.
رژیم بغایت ارتجاعی جمهوری اسلامی ایران پس از سرکوب مردم ترکمن به کشتار و بگیر و ببند گسترده در منطقه دست زد و می خواست هر چه زودتر آب رفته را بجوی بازگرداند. ولی زحمتکشان ترکمن محکم و استوار به دفاع از دستاوردهای خود ایستادند، چهلم شهدای خود را با شکوه برگزار نمودند، جشن سنتی گندم را برپا نموده و جلسات اتحادیه ها و اتحاد سراسری را در زیر سرنیزه های پاسدارن تشکیل دادند. روشنفکران انقلابی خلق در افشاء سیاستهای ارتجاعی حکومت دمی از پا ننشستند.
رژیم جهل و خرافه جمهوری اسلامی در منطقه ارگانهای سرکوبگر خود را مثل سپاه و کمیته، شهربانی، ژاندارمری و دادستانی و ارگانهای ویژه ترکمن صحرا مثل کمیته باصطلاح خلع سلاح که مسئول شکار مبارزان است، روشنفکران انقلابی و پیشروان روستایی و دیگر زحمتکشان منطقه را به بهانه های مختلف تحت تعقیب و پیگرد قرار داد. اکنون نیز عده زیادی در زندانهای رژیم بسر می برند و مورد شکنجه های قرون وسطایی قرار می گیرند و عده ای را نیز به چوخه های اعدام سپرده و می سپارند. تعداد زیادی از عناصر رادیکال و مبارز و سرشناس تبعید شدند، بسیاری نیز ناچار به ترک دیار خود گردیدند. رژیم اکنون در ترکمن صحرا چنان جو رعب و وحشت و تروری ایجاد کرده که هیچ امنیتی برای زندگی و کار مردم عادی وجود ندارد و هیچ کس از گزند گزمه های حکومتی در امان نیست.
حکام ددمنش و خون آشام جمهوری اسلامی با گذشت 34 سال از قیام بهمن نه تنها هیچ یک از خواستهای دهقانان زحمتکش و مردم مبارز ترکمن صحرا را برآورده نساختند، بلکه با خیانت به دستاوردهای قیام بهمن 57 به مقابله همه جانبه با آنها پرداخته و تمام تلاش خود را بر آن داشته اند تا زمینهای مصادره ای دهقانان ترکمن صحرا را بازپس گیرند و ما شاهد هستیم که مجددا زمینهای دهقانان به بزرگ مالکان فراری، ساواکی ها، و امرای ارتش سابق تحویل داده شده است. و جدیدا در همین چند سال اخیر با ارسال خائنان به خلق به خارج کشور ( به وساطت اکثریتی ها و طیف جنبش سبزی ها ) به بهانه های ترویج فرهنگ و برپایی کنسرت و دائر کردن کانونهای فرهنگی ترکمن سعی در رسوخ به میان بازسازی شده خلق ترکمن در کشورهای اروپایی، انقلابیون را از درون تهی و به بیراهه بکشاند. ولی انقلابیون و روشنفکران راستین خلق ترکمن با رسوا کردن این عمال نقشه های پلید رژیم ننگ و نفرت جمهوری اسلامی را افشاء نمودند و خواهند کرد.
مرات - بهرنگ
11/01/2014    

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر